سفارش تبلیغ
صبا ویژن






جوان ایرانی

من که می گویم تهاجم فرهنگی عده ای خیال می کنند بنده با موی بلند (تا اینجا) مخالفم.

تهاجم فرهنگی بزرگتر این است که طی سالیان متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کرده اند که تو نمی توانی و باید دنباله رو غرب باشی.

 بله صحبت از تهاجم فرهنگی است.

قصه از اینجا شروع می شود. از آغاز طلوع رسالت پیامبر. آغاز اسلام. این زنگ خطری بود برای هرکه انسانیت را به سخره و مرکب نیل به آمال خود گرفته بود.

بعد از ظهور اسلام و پس از مقبولیت آن در بین جامعه نطفه شکل گیری حکومت اسلامی کلید خورد. هیچ چیز خطرناک تر از این برای آن ها نبود. حکومت اسلامی یعنی جمعیتی مسلمان که دین را از مساجد و معابد خود به وسط میدان و در متن جامعه کشاندند. اصلا قابل تصور نبود. مگر ممکن است دین بتواند الگوی زندگی اجتماعی ارائه دهد. حرفی که اکنون جوامع سکولار می زنند و هنوز بر آن پا فشاری می کنند و دلیل اصلی نگاه های غضبناک و حقدآلود شان به جمهوری اسلامی از آن است. چون خودشان نتوانستند و اصلا می خواستند که نتوانند. تحریف مسیحیت از چه بود؟ هرچه بنای اجرای قوانین الهی روی زمین را داشته باشد باید کنار زده شود. به هر نحو ممکن. چون اساسا اجرای فرمان خدا مساوی با قطع منافع و پایان حکومت آن ها در زمین است و شخص متکبر مگر می تواند این را بپذیرد؟

تشکیل حکومت اسلامی روز به روز مایه گسترش اسلام و قدرت مسلمانان گشت. چون پیامبر ما توانست و اسلام را آورد وسط میدان. تعریفش از اسلام چنان بود که اسلامیت و آدمیت به هم گره خورده بود. مگر میشود خدا فقط در مسجد باشد. در مسجد باشد و در بازار نباشد؟  در مسجد باشد و در جنگ نباشد؟  وقتی می گویی خدا ، دنبال کسی نمی گردی که بی جهت فقط او را دوست داشته باشی؟  خدا کسی است که مرا آفرید و از من خواست این بکنم و آن نکنم و من باید مراقب باشم اگر خطا کردم بروم پیشش و بگویم العفو.  خدا را فراتر باید پنداشت

درست است اما کامل نیست؟ این خدای ما با خدای مسیحیت (تحریف شده کنونی) چه فرقی می کند و این با آن بتان زمان جاهلیت فرقش در چیست؟ خدایی که پسر دارد؟ خدایی که تنها در کلیسا است؟ آیا ابراهیم بتان را نشکست که به این قوم بفهماند خدا باید قدرت داشته باشد، توان داشته باشد تا عبد بتواند براو تکیه کند؟ 

خدایم مرا در مسجد نیافرید بلکه در جامعه آفرید در کنار بیشماری چون خودم و برنامه ای هم که به من می دهد مسلما باید برای زندگی در این اجتماع باشد نه زندگی فقط در مسجد. برنامه ای که بتوانم جامعه ام را مسجد کنم نه اینکه خود از جامعه به مسجد فرار کنم.

این شد که اسلام برای اولین بار ادعا ارائه حکومت دینی نمود و چه ادعای بزرگی!

از آن روز بود که پیشرفت مسلمانان در همه زمینه ها آغاز شد. قلمرو اسلامی روز به روز بزرگتر شد که تا آنجا که مسلمانان به قلب اروپا اندلس(اسپانیا) نفوذ کردند، بطوریکه اسپانیا یکی از مهمترین مراکز اسلام به شمار می رفت هم اکنون نیز از بناهای اسلامی همچون قصر الحمرا در آن به یادگار مانده و مردم آن زمان اسپانیا بسیار تحت نفوذ سنت های عربی قرار گرفته بودند و لباس های عربی به تن می کردند. بخشی از اظهارات جالب خودشان را در زیر بخوانید:

--------------------------------------------------------

لاین پل، مستشرق انگلیسی، می نویسد:

«اسپانیا 8 قرن در دست مسلمانان بود. در این دوران، نور تمدن، اروپا را نورانی ساخته بود و دشتهای سوزان این سرزمین در اثر کوشش ملت فاتح، آباد گردید... در بین کشورهای اروپایی، علوم و ادب و صنعت فقط در اسپانیا رواج داشت. در این دوران، علوم ریاضی، فلکی، گیاه شناسی، تاریخ، فلسفه و قانون گذاری فقط در اسپانیای اسلامی رونق داشت و نتیجه داد.»

دکتر مارتینز مونتابث، مستشرق اسپانیایی، می نویسد:

«اگر حاکمیت 8 قرنِ اسلامی بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد صحنه تاریخ تمدن نمی شد. در این دوران، تمامی کشورهای اروپایی اسیر نادانی و عقب ماندگی بودند، جز اسپانیای مسلمان.»

در زمان حکومت ناصر بن محمد بن عبدالله، معروف به عبدالرحمن سوم (300 ـ 350 ه . ق)، اقتصاد اندلس چنان رونق گرفته بود که حقوق گمرکی صادرات و واردات به 000/000/12 دینار در سال رسید. جالب توجه است که وی در 22 سالگی به حکومت رسیده بود، که نشانگر حضور وزیران و مشاوران کاردان و متخصص و با تجربه در دولت و دانش فراوان و مدیریت عالی حاکم است.

حَکَم مستنصر بن عبدالرحمن در دوران حکومت خود (350 ـ 366 ه . ق) کتابخانه ای تأسیس کرد که 000/400 جلد کتاب در آن وجود داشت. وی 27 دبستان نیز در قرطبه تأسیس کرد.

در قرن چهارم ه . ق در شهر «قرطبه»، 70 کتابخانه عمومی وجود داشت.

--------------------------------------------------------

پرونده:Age-of-caliphs.png

قلمرو حکومت اسلامی در سال 750 میلادی

تفاوت رنگ ها بیانگر فتوحات در دوره های زمانی متفاوت است 

ادامه دارد... !


نوشته شده در چهارشنبه 90/6/30ساعت 8:55 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

السلام علیک یا امام رئوف

 

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

 

فقط همین رو بگم به یقین بدونید که هوامون رو خیلی داره و میدونه چه موقع دعوتمون کنه!

قربون کبوترای حرمت امام رضا

 

حتما نائب الزیاره دوستان خواهم بود. 


نوشته شده در دوشنبه 90/6/21ساعت 2:23 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

جوان ایرانی
Design By : Yasi Theme